در خبرها آمده بود که زن بی سرپرستی که به دلیل نیاز مالی خود و برای تامین غذای فرزندانش مجبور به دزدیدن دو بسته گوشت شده بود با قرار قانونی روانه زندان شد.
این قبیل دزدی ها البته با دزدی هایی که به صورت حرفه ای انجام می گیرد بسیار تفاوت دارد چرا که از روی احتیاج و اضطرار صورت می گیرد. آنچه که باعث چنین اعمالی می شود نیاز مالی و تشدید فقر در جامعه است که حکومت باید به فکر چاره اندیشی برای آن باشد. متاسفانه جمهوری اسلامی که داعیه برپایی عدالت و مدینه فاضله را دارد و از مدعیان عدالت در جهان به شمار می رود، آنچنان در بی عدالتی غرق شده است که لفظ عدالت مثل بازیچه ای برای استفاده سیاسی به کار برده می شود. چرا که کیست که نداند دزدان میلیاردی با همدستی دولتمردانی که دست در کیسه ملت دارند، چگونه به چپاول اموال این ملت دست یازیده اند اما احدی نیست که حتی از آنان سوال کند که این پولها را کجا برده اید؟ قدرتمداران سلطه جوی مذهبی در ایران همه نعمت های دنیا را برای مردم این سرزمین حرام کرده و اما دست دوستان دزد خود را برای هرگونه گشاده دستی از جیب ملت باز گذاشته اند. در یک طرف مادری دلسوز از روی ناداری و تهیدستی اقدام به برداشتن بسته ای گوشت برای سفره خالی خود و فرزندانش می کند که اگر نیک بنگری گوشه ای از حقوق ضایع شده اش را می خواهد پس بگیرد که به دست شحنه های حکومتی گرفتار آمده و روانه زندان می شود و آبروی او را مفت می فروشند. اما وقتی نامی از برخی دزدان حکومتی برده می شود عمله و اکله آخوندی لب به اعتراض می گشایند که آبروی مومن محترم است و نباید نام آنان را علنی نمود. اف بر این دولت و حکومت خفت بار اسلامی .